شنبه، شهریور ۲۳

نبرد من و دیو دوبال

سلام دوباره به بَروبَچ


خیلی وقته که ازم خبری نیست.تقصیر من نیست تقصیرکیه؟ خوب معلومه دیگه مقصر اصلی آقا بابایی اسکروچه که از بس دنبال پول و پله هست دیگه دستنوشته های منو آپلود نمیکنه تازه این که چه چیزی نیست دو تا از کتابای جدیدمو هم 3 ماهه که می خواد ویراستاری کنه که هنوز خبری ازش نیست

این پستم در مورد یکی از وقایع خشونت باررخ داده در سفرم به شیراز که نبرد پهلوان خانه بابایی(خودم) با دیو دو بالِ شیراز زمین (آقا پشه) است:

بـه روزی ز روزهـــای تـفـریح مـا === برفتم به شــیراز به همراهی آقـا بابا

ز رفتن هــمان و گیــر دادن به ما=== که ای یــل با که آیی به این شـهر ما

بگفتم که ای دیــــو گندیده بالدار === مگر تو فضـــــولی بـه این احـــوال ما

زگفتن همانـــا و به گـــرز دیــوها === نهادن ضربــتی بر زیـبــا چــــشـــم ما

ندانم در آن دم چه آمد بر سرِ ما=== که ناگه بـدیـدم خودم را در آغوش بابا

تو ای جوانک زود پند گــــیر از ما=== نرو دست خالی به دعوای این دیوها



۱ نظر:

ناشناس گفت...

سلام آقا كيان
كجايي پسر ؟؟؟!!!!
نمي گي ما دلمون واست تنگ ميشه؟
خدا بد نده چشت چي شده؟؟؟
پشه مرگ به نيرنگ تو- چشم ني ني ها مي پفد از چنگ تو
مواظب خودت باش كوچولو