یکشنبه، دی ۱۶

من سردمه میخوام برگردم

یه سلام کوچولو و مامانی (مثل خودم) به عزیزانی که منتظر پست جدیدم بودن میکنم

چکار کنم از دست این عمو سرمایی ،همش با خانمش دعواش میشه بعدش چون مث آقا بابایی زورش نمیرسه میره سراغ بالشتهای بیچاره و پنبه هاشو میریزه رو خونه من و پدربزرگی

اصن فکر نمیکنه که من سردم میشه ، تازه رو خونه قارقارکا هم میریزه تا من نتونم با قارقارکا برگردم خونه خودم و آقا بابایی

آقا بابایی خودت بیا دنبالم ، بسکه ندیدمت قیافت داره یادم میره،اصن به خانم مامانی بگو منو بذاره تو یه پر قوی گنده (چینی نباشه ها) بعدش با DHL سفارشی بفرستتم پیش خودت نه بگو بفرستنم تو بغل خودت آخه اونجا راحتترم

باشه آقا بابایی ؟ میگی پُستم کنه؟ اگه پول پست هم نداری (7 کیلو ،کیلویی 60 هزار به عبارتی میشه ناقابل 420 هزارتومن) بگو تا یکی از پستونکامو بزارم رهن بانک اداره تون تا بهت وام بدن

به جان آقا بابایی اگه من تا آخر هفته خونه خودت نباشم ازت قهر میکنم و میرم خواننده میشم شایدم اومدم اداره تون و همکار خودت شدم آخه شنیدم اداره تون کمبود نیرو داره ، از الان گفته باشم کمتر از ناظر پیمانکارتون قبول نمی کنما.

بالاخره از من گفتن حال تو خواهی پند گیر و یا بازم پند گیر

فعلا بای بای ، از دور بوست می کنم . ماچ چ چ چ......

۱ نظر:

ناشناس گفت...

سلام آقا كيان
دلمون واست تنگ شده بيا سر خونه زندگيت پسر خوب
بچسب به كارات
تفريح و مهموني هم حدي داره!!!!